عادات غذايي قزل آلا
ما ماهيگيران درگير مراسم عجيبي براي غذا دادن به ماهي ها هستيم تا آنها را صيد كنيم. حداقل اين چيزي است كه بيشتر ماهيگيران فكر مي كنند... ما با استفاده از طعمههاي مصنوعي مثل اسپينر در واقع سعي بر جذب كردن ماهي داريم. با اينكه جذب كردن ميتواند به معناي تقليد غذا باشد، دو نكته هست كه بايد در مورد نوكهاي ماهي در نظر بگيريم:
اول اينكه ماهی ممكن است طعمه را از روي خشونت بگيرد، نه به عنوان غذا. از آنجا كه قزلآلاها قلمروطلب هستند ميتوانند خيلي مهاجم شوند. معمولاً وقتي ماهي را در حالي كه طعمه به طرفي از بدن يا دمش گير كرده ميگيريم، دليل اين بوده كه ماهي فكر كرده چيزی به قلمرواش وارد شده و رفتارهاي تهاجمي پيدا كرده است. بنابراين در حالي كه سعي بر دور كردن يا حمله به طعمه داشته، به قلاب افتاده است.
دوم اينكه قزلآلاها موجوداتي به شدت كنجكاو هستند. ممكن است تنها از روي كنجكاوي به طرف طعمه حركت كنند يا آن را به دهان بگيرند. در موارد بسياري امکان دارد در هنگام پاك كردن ماهي، تكههاي چوب، سنگريزه يا اشياء كوچك ديگري در شكم آن بيابيد. در اين موارد به احتمال زياد، ماهي كنجكاو شده و طعمه را به اصطلاح خورده است. اين اشياء از نظر قزلآلا ممكن است شبيه يا متفاوت با غذا بوده باشند، اما به خاطر كنجكاوي بلعيده شده اند.
زمان تغذيه
زماني از روز كه قزلآلا در آن تغذيه ميكند، به عوامل متعددي از جمله فصل بستگي دارد. زمان تغذيه به دماي آب، شدت نور (در روز ابري يا آفتابي)، شفافيت آب و تعداد شكارچياني كه اخيراً به محيط اطراف ماهي وارد شده اند نيز بسته است. مثلاً اگر ماهيگير ديگري در يك مكان مشخص مشغول بوده و قزلآلاها چندين بار به طعمههاي او نوك زدهاند يا شكارچياني نظير پرندگان در همان مكان فعال بودهاند، قزلآلاها تا وقتي براي تغذيه احساس امنيت كنند، در عمق پاييني ميمانند.
اول صبح و آخر بعد از ظهر بهترين زمان هستند، چون نور كمترين شدت را دارد. قزلآلاها در فصل تابستان، به خصوص در روزهاي گرم كه آب نسبتاً گرم است، براي افزايش راحتي خود به سايهها پناه ميبرند و كمتر ديده ميشوند. اين مساله بخصوص در هواي روشن و آفتابي وسط روز اهمیت پيدا ميكند. اگر چه با انتخاب صحيح اسپينر، درك شرايط آب و مهارت، حتي در روشنترين اوقات هم ميتوان ماهي گرفت.
در رودها و نهرهاي كوچكتر، قزلآلاها در مواجهه با انسان و حيوانات بسيار محتاطانهترعمل ميكنند و ممكن است ساعتها مخفي شوند. از سوي ديگر، در رودها و نهرهاي بزرگ، آنها به محض احساس رفع خطر به تغذيه بر ميگردند.
ميزان بهينهي مصرف انرژی قزلآلا در دماي 10 تا 20 درجه (سانتيگراد) آب به وقوع ميپيوندد. قزلآلاها از آنجاييكه موجوداتي خونسرد هستند، براي گرم كردن بدنشان به شدت به دماي آب وابستهاند. بنابر بعضي منابع، آنها در دمای 7 درجهي سانتيگراد به بالا، فعالانه تغذيه ميكنند.
همراه داشتن يك ترمومتر در هنگام ماهيگيري در رودخانه ها و نهرها بسيار موثر است. با گذاشتن اين وسيله در آب هر نيم ساعت يك بار، به اطلاعات مربوط به دماي آب دست خواهيد يافت و ميفهميد آيا زمان مناسبي براي ماهيگيري است يا بايد صبر كنيد.
اگر دماي آب كمتر از 7 درجهي سانتيگراد باشد، قزلآلا به حالت نيمه خواب فرو ميرود. در اين وضعيت بدنش بيحركت است و بيحال به نظر ميآيد. بالا رفتن دماي آب تا 22 درجهي سانتيگراد نيز بر روی تمامي گونههاي قزلآلا اثري مشابه دارد. هر چه دماي آب بالاتر باشد، به دليل كم شدن اكسيژن، محيط براي قزلآلا خطرناك تر ميشود. هرچه ميزان اكسيژن آب كم شود، از ميزان راحتي قزلالا نيز كاسته ميشود. قزلالاها وابستگي شديدي به ميزان اكسيژن موجود در آب دارند. آنها حداقل به اكسيژن محلول به نسبت سه در ميليون در آب نيازمندند. در آبهاي ساكن، حداكثر ميزان اكسيژن محلول در آب، سه در ميليون ميباشد. به زبان سادهتر، هر چه دماي آب پايينتر باشد، ميزان اكسيژن موجود در آن بيشتر است.
قزلالاها چه قدر ميخورند؟
آنها تا جايي كه ميتوانند ميخورند. در دنياي آنها، تغذيه يك ضيافت و يا يك اتفاق نادر است. در ماههاي گرمتر آنها آنقدر ميخورند تا لايهاي چربي در اطراف دستگاه گوارش و بدنشان به وجود آيد و در ماههاي سردتر دوام بياورند. البته آنها در ماههاي سردتر هم تغذيه ميكنند، اما نه به اندازهي وقتي كه دما درحد مورد انتظارشان است. به علاوه، به خاطر اينكه خونسرد هستند، اعمال دستگاه گوارشی شان نيز با تغيير دماي آب تغيير ميكنند. قزلآلا در آب گرمتر ميتواند غذا را ظرف چند ساعت هضم كند، در حالي كه اين عمل در آب سرد ممكن است تمام روز به طول بينجامد.
انواع غذاي قزلالا
غذاي قزلآلا با تغيير محيط و تغيير فصل تغيير ميكند. توانايي شناسايي طيف وسيعي از غذاهاي قزلآلا و زمان در دسترس بودن آنها چه از نظر فصلي وچه از نظر موجوديت این غذا ها در زمانهاي مختلف روز، از عوامل مهم قلمداد ميشود و به ماهيگيران بينشي مضاعف ميدهد تا بدانند ماهي چه زماني در معرض تغذيه و بنابراين در معرض قلاب ماهیگیر هاست.
يك روز موفق در ماهيگيري به چيزي بيش از تمايل ماهي به نوك زدن بستگي دارد و آن دانش ماهيگير است. يكي از مهم ترين كارهايي كه ماهيگير پيش از شروع كارش ميتواند بكند، مشاهدهي محيط اطراف نهر یا رودخانه است. با اين كار ميتوان بهترين زمان ماهيگيري در آن منطقه را مشخص کرد.
با شناسايي حشراتي كه روي آب افتاده يا بالاي آن پرواز ميكنند شروع كنيد. در صورت صيد يك ماهي، پس از پاك كردن، محتويات درون شكم آن را بررسي كنيد. اگر داخل آب نمايان است، به دنبال موجودات درون آن بگرديد. اين اطلاعات ارزشمند به پيدا كردن رنگ مناسب اسپينر براي آن از رودخانه هم كمك ميكند.
(Chronomid خانواده ی از Midge) Buzzer
حشراتي كه فقط در آبهاي راكد پيدا ميشوند و در آبهاي ساكن از سوي قزلالاها مورد تهديد هستند.
(Trichoptera خانواده ی از Caddis) Sedge
حشرات بزرگ و بيدمانند با بالهاي مودار. قزلآلا اغلب در اوايل فصل با ماندن در كف آب، از لارو Caddisها تغذيه ميكند.
(Ephemoptera) Mayfly, Dayfly, Upwing
حشرات بزرگي هستند و معمولاً در رودخانهها پيدا ميشوند.
Caenis (كه گاهي اوقات نفرين ماهيگيران خوانده ميشود)
حشرهاي به رنگ سفيد مايل به كرم كه در هواي گرم و مرطوب به فراواني ديده ميشود. اين حشرات پوست مياندازند و با حالتي ديوانهوار پرواز ميكنند و معمولاً صدها عدد از آنها را ميتوان معمولاً روي سطح آب ديد.
(Odonata) Damselfly
حشرات بزرگی هستند. نر آنها به رنگ آبي سبز و ماده به رنگ قهوهاي ـ كرم است.
(Megalptere) Alderfly
با اينكه قزلالا به ندرت از بالغ آن تغذيه ميكند، لارو آن بخش بزرگي از غذاي قزلآلا را در اول فصل تشكيل ميدهد.
(Paceloptera) Stonefly
حشراتي با بالهاي قوي كه بخش مهمي از غذاي قزلآلا در اول فصل هستند.
Daphnia (Water-flea)
حشرات خيلي كوچكي كه به تعداد زياد در آب ظاهر ميشوند و در روزهاي ابري نزديك سطح آب ميمانند.
Yabby) Freshwater Crayfish)
حلزون ها
در حال مهاجرت، دوبار در سال(معمولاً در اواخر ژولاي، وقتي در حال حركت به طرف محل جديد، درست زير سطح شناور ميمانند) اهميت دارند.
قورباغه و بچه قورباغهها
اغلب بخش بزرگي از رژيم غذايي قزلالا هستند.
ماهي ها
خوردن ماهيهاي كوچك و حتي قزلالاهاي نوجوان عموميت دارد.
به طور كلي، غذاهاي خشكي زي قزلآلا شامل موجودات زير ميگردد:
Hawthorn
حشرات سياه رنگ و درشتي هستند كه از روي پاهاي بلندشان شناسايي و به تعداد زياد در آب ديده ميشوند.
Greenfly
در دستههاي بزرگي روي آب ديده ميشوند.
Hoverfly
در ماههاي تابستان، به خصوص آگوست ديده ميشوند.
Cranefly
به بابالنگ دراز معروفند و بعد از آوريل تا سپتامبر ديده ميشوند.
مورچهها
يكي از غذاهاي مورد علاقهي قزلالا كه آن را در حال پرواز و يا از روي سطح آب ميقاپد.
زنبورها
اغلب در ماه سپتامبر ديده ميشوند.
سوسكها، جيرجيركها، ملخها، صدپاها و بيدها
همهي اينها سرانجام راهشان به آب باز ميشود و در ماههاي تابستان زياد ديده ميشوند.
مشاهده و نتبرداري از محيط اطراف و محيط رودخانه پيش از پرتاب، اهميتي اساسي دارد. اگر چه پاكکردن ماهي به منظور بررسي محتويات داخل شكم (كه نوع غذاهاي استفاده شده و غذاهاي موجود در آن زمان را آشكار ميكند) روز به روز مرسوم تر ميشود، تعداد كمي از ماهيگيران اين كار را انجام ميدهند.
موجوداتي كه قزلآلاها براي تغذيه از آن بهره ميجويند الزاماً آن چيزي نيستند که ميتوانيد ببينيد. آگاهي از آنچه قزلآلا در زمان مشخصی ميخورد، به شناسايي زمانهاي تغذيهي فعال و انتخاب درست اسپينر كمك ميكند.
علاوه بر اين، غذاهاي مختلف (چه آبزي و چه خشك زي)، بر اساس شرايط هوايي و مهمتر از آن، دماي آب هر روز ميتوانند متفاوت باشند. در سطح آب ميتوان هم موجودات آبزي و هم خشكيزي را ديد. انواع آبزي، اغلب براي تخمگذاري به دنبال سطح مناسب ميگردند. پس از هچ شدن خطرات هم شروع ميشوند. در حالي كه موجودات آبزي به دنبال سطحي سخت به سمت بالا حركت ميكنند ممكن است در لايهي سطحي گير كنند و توسط جريان آب به سمت پايين جريان حرکت داده شوند. البته ممكن است خودشان در سطح در حال تغذيه باشند. گونههاي آبزي به دلايل مختلفي به آب وارد می شوند. ممكن است به طور تصادفي به آب بيفتند كه يا در فشار سطح گرفتار ميگردند يا توسط جريان به ساحل ميرسند. اين ميتواند مربوط به چرخهي زندگيشان باشد، چرا كه بعضي از آنها پس از تخمگذاري خسته ميشوند و به آب ميافتد. تمام موجودات آبزي نامبرده، ممكن است در سطح آب پيدا شوند.
حشرات آبزي نوجوان، يعني نيمفها و لاروها كه براي خروج از پوسته به صورت حشرات بالدار، به سمت سطح آب به شنا در ميآيند هم به همراه ديگر حشرات آبزي بالدار در سطح ديده ميشوند.
علاوه بر غذاهايي موجود در سطح آب، غذاهاي ديگري نيز به حالت غوطهور يا شبه غوطهور ديده ميشوند. به عنوان نمونه، راه لاروها يا نيمفهايي كه براي هچ شدن به سمت سطح آب در حركتند، ممكن است توسط قزلآلا قطع شود. در آب هايي با جريان متوسط تا سريع، امكان دارد غذاهاي روي سطح در آب پايين روند و غوطهور بمانند. اين غذاها بسته به اينكه در آبهاي سريع یا حوضچهها پايين رفتهاند، زمانهاي متفاوتي در زير آب ميمانند. ماهيهاي كوچك مثل قزلآلاهاي جوان، ميگوها يا ماهيهاي ديگري كه در آب حركت ميكنند ممكن است توسط قزلآلاهاي بزرگتر به منظور تغذيه به كار روند.
در بستر رودخانهها، ميتوانيد Yabbyها، ميگوها، ماهيهاي كوچك، حلزونها و ديگر موجودات آبزي را بيابيد. تمامي غذاهايي كه در اين كتاب نام برده شده، غذاهاي مرسوم هستند، يعني غذاهاي ديگري هم ممكن است موجود و در نواحي مختلف متفاوت باشند.
زمان آن شده كه نيروي مشاهده و توانايي خود در خواندن آب رودخانه را به كار بگيريد. علاوه بر شناخت انواع غذاهاي قزلآلا، اينكه بدانيد بايد انتظار چه چيزي را بكشيد، امتيازي بزرگ است.
پيدا كردن و گرفتن غذا
قزلآلا از روشهاي مختلفي براي پيدا كردن غذا استفاده ميكند و همان طور كه پيشتر گفته شد، بارزترين آن ديدن است. بعد از اينكه ماهي، غذاها را با استفاده از ديد تك چشمي ديد، با استفاده از ديد دو چشمي روي آن تمركز ميكند تا فاصلهي آن را دريابد. همچنين با دريافت ارتعاشات در آب توسط خطوط جانبي بدن و استفاده از مشخصات آن ارتعاش، غذا را پيدا و شناسايي ميكند. بويايي و چشايي هم عوامل مهمي در شناسايي غذا شناخته ميشوند.
كمك به شناسايي طعمه، ارتباطي مستقيم با مقدار زماني دارد كه قزلآلا بايد آن را بگيرد. اين شامل چند عامل مهم ميشود:
* سرعت آب
* سرعت حركت طعمه
* با در نظر گرفتن دماي آب در آن زمان مشخص، قزلآلا تمايل دارد چه مقدار انرژي را به كار بگيرد
* طعمه از نظر قزلآلا چقدر جذابيت دارد
* تجربهي قزلآلا كه مستقيماً به سن آن مربوط ميگردد
در آبهاي آرامتر يا ساكن، طعمه با سرعت كمتري در آب پايين ميرود و به قزلآلا زمان بيشتري براي شناسايي ميدهد. اين مطلب بخصوص وقتي قزلآلا مسنتر و عاقلتر باشد اهميت پيدا ميكند (حتماً داستان ماهي پير و زيركي كه صاحب حوضچه است و پس از گذشت سالها، ماهيگير در تلاش براي گرفتن آن است را شنيدهايد. هر چه قزلآلا پيرتر باشد تجربهي بيشتري دارد. بنابراين براي گرفتن آن تلاش بيشتري انتظار ميرود.). قزلآلا بايد در آبهاي سريعتر، سريعتر عمل كند، چون طعمه هم سريعتر حركت ميكند. در اين شرايط تنها فرصت هست که براي گرفتن طعمه آري بگويد و يا از آن صرف نظر كند.
قزلآلا، غذاي روي سطح را با مكيدن ميگيرد كه ميتوان آن را گرفتن اتفاقي ناميد. انتخاب ديگر او ميتواند حملهي ناگهاني به طرف طعمه و در نتيجه بلعيدن و قورتدادن آن باشد كه گرفتن تهاجمي ناميده ميشود. سرانجام، قزلآلا ممكن است به منظور چشيدن طعمه پيش از گرفتن آن را در دهان خود قرار دهد كه چيزي بين گرفتن اتفاقي و تهاجمي است و به آن گرفتن فعالانه ميگويند.